چند عکس ...........جند خاطره
این وسایل بیمارستان پرنسسم هست و حلقه در اتاق بیمارستان
دختر گلم اینها رو با بابا جون شب تولدت درست کردیم . حلقه رو زدم در اتاق بیمارستان . همه خوششون اومده بود .
پ
این هم جشن تولد 0 سالگی شما که بابایی سورپرایز کرده بود . شب من شما بیمارستان بودیم که بابایی با دست پر اومد . کیک خیلی قشنگی برات گرفته بود یه اردک با مزه .... من خیلی سورپرایز شدم .کلی از کار بابایی خوشجال شدم و برات تولد ٠ سالگی گرفتیم ...خیلی خوش گذشت . و کیک رو دادیم پرستارهای بخش . خیلی جا خورده بودن .و براشون جالب بود
انشاالله ١٠٠ سال زیبا و شاد زندگی کنی عزیز دل مامان و بابایی
این هم مربوط به مراسم خوندن اذان به گوش شماست.
دوست بابایی که حاج آقای مومن و مهربونی هست برات اذان خوند .
انشاالله همیشه در پناه خدای مهربون باشی.
این هم عکس جهلمین روز تولدته که با بابایی بردیمت حموم و به اصرار بابایی غسلت دادیم. هرچند من مطالعه و تحقیقی که کردم نشون میداد نی نی ها هیج غسلی ندارن